گوگل IPهای ایرانی را شناسایی میکند
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۶۷۰۳۱
از چند روز پیش برخی کاربران در شبکههای اجتماعی گزارش دادهاند که گوگل در حال شناسایی IPهای ایرانی علیرغم استفاده از برنامههای تغییر IP نظیر VPN است و به همین شکل، ارائه برخی سرویسهای تحریم شده به کاربران ایرانی را متوقف کرده است. هنوز علت این موضوع به طور دقیق مشخص نیست اما کارشناسان فنی حدس و گمانههایی متفاوتی در این باره دارند که بیشتر آنها مربوط به لو رفتن IPها (پدیده IP Leak) است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش برنا؛ اکنون این احساس خطر وجود دارد که گوگل با یک تغییر سیاست ساده میتواند میلیونها کاربر ایرانی و هزاران کسبوکار داخلی را تحت تاثیر خود قرار دهد. در این میان باید گفت که بسیاری از این سرویسها هیچ معادل قدرتمندی در داخل کشور ندارند و برخی مدلهای بومی موجود نیز پاسخگوی نیاز کاربران ایرانی نیستند.
در ابتدای امر برخی از یوتوبرهای ایرانی خبر از کاهش درآمدشان به واسطه شناسایی بازدیدکنندگان از داخل کشور توسط یوتوب دادند؛ یوتوب این کاربران را شناسایی میکرد و در ازای تماشای آنها هیچ درآمدی به یوتوبر نمیداد. اما به نظر میرسد موضوع پیچیدهتر از صرفا سرویس یوتوب باشد به طوری که برخی کاربران اعلام میکنند که استفاده از بعضی ابزارهای گوگل مانند Analytics حتی با استفاده از VPN برای آنها شدنی نیست. کارشناسان میگویند گوگل در حال حاضر نزدیک به ۲۰ تا ۲۵ درصد کاربران ایرانی را تشخیص میدهد ولی بیم این میرود که این تعداد بیشتر هم بشود.
به نظر میرسد برخی از سایتهای دیگر نظیر اسپاتیفای که خود از خدمات گوگل استفاده میکنند نیز به شکل مستقیم یا غیرمستقیم چنین سیاستی را اعمال کردهاند.
این موضوع هنوز به طور رسمی توسط گوگل اعلام نشده و از همین رو نمیتوان به طور دقیق گفت که چه اتفاقی در حال رخ دادن است اما موضوع مشخص اینست که گوگل در حال حاضر مشغول شناسایی کاربران ایرانی است. در مورد موضوعی چون یوتوب بسیاری از تبلیغدهندگان از گوگل خواسته بودند که تبلیغات را در کشورهایی که امکان خریداری شدن محصولشان وجود ندارد پخش نکند و در مورد دیگر سرویسها نیز به نظر میرسد که گوگل قصد دارد تا تحریمهای خود را موثرتر کند. قوانین جدید مالیاتی در آمریکا میتواند یکی از دلایلی باشد که گوگل سختگیری خود را در این باره بیشتر کرده است و این موضوع میتواند طی روزهای آینده سختگیرانهتر هم بشود. چرا که جدا از گوگل برخی از دیگر سرویسها نظیر اسپاتیفای نیز سیاستهای سختگیرانهتری نسبت به شناسایی کاربران ایرانی و عدم ارائه سرویس به آنها را پیش گرفتهاند.
پیش از این کاربرانی که در زمینه خرید و فروش ارزهای دیجیتال فعالیت میکردند نیز با موضوع فیکس ماندن IP و یا لو رفتن IPهایشان آشنایی بیشتری دارند. در حال حاضر همین اتفاق برای اکثر کاربران ایرانی رخ داده است، در واقع کاربران حتی با وجود استفاده از VPN توسط گوگل به عنوان کاربر ایرانی شناسایی میشوند.
گوگل چطور کاربران ایرانی را شناسایی میکند؟
یکی از دلایل لو رفتن IP کاربران ایرانی احتمالاً به خاطر استفاده از VPNهای رایگان است. برای اینکه بفهمید آیا دچار IP Leak شدهاید یا خیر میتوانید با ورود به این سایت موارد مورد نظر را چک کنید، اگر گزینه v6 در اینجا کشوری به جز کشوری که با VPN به آن وصل شدید نشان داده شود (مثلا ایران) باید از VPN دیگری استفاده کنید.
در کنار این مورد بهتر است تست DNS Leak را هم انجام دهید. بعد از باز کردن این سایت، رو گزینه Extended Test کلیک کنید و اگر در بین IPها گزینه کشور ایران را دیدید، باید به فکر تغییر ابزار تغییر دهنده IP خود باشید. در نهایت مشکلاتی مانند لو رفتن WebRTC نیز وجود دارد که میتوان با ورود به این سایت نیز آن را سنجید و با استفاده از افزونههایی برای مرورگر کروم (مانند این مورد) و یا این افزونه برای فایرفاکس، تا حد زیادی از نشت اطلاعات آن جلوگیری کرد.
اکثر VPNهای رایگان یا حتی مطرح فقط آدرس IP ما را مخفی میکنند و نمیتوانند جلوی این نشتها را بگیرند. از آنجایی که بحث حریم خصوصی در میان است، برای جلوگیری از این مسئله باید اقدامات مناسبی انجام داد، هرچند این موارد هم صد درصد این مشکل را حل نمیکند.
در یک جمعبندی کلی باید گفت انتخاب VPN مناسب، انتخاب مرورگر مناسب، جلوگیری از نشت DNS و در نهایت جلوگیری از نشت WebRTC، فیکس کردن تایم زون و لوکیشن میتواند تا حد زیادی مانع از این تحریمهای گوگل لااقل در بازه زمانی فعلی شود. در مورد تایم زون و لوکیشن (تغییر لوکیشن و ساعت سیستم به طور همسان با VPN کشوری که استفاده میکنید) میتوان از افزونههای مختلفی نظیر این مورد برای گوگل کروم استفاده کرد.
در نهایت نباید فراموش کرد که گوگل راههای زیادی برای تشخیص کاربران ایرانی دارد. مانند استفاده از زبان سیستم و موارد بیشمار دیگری که اگر گوگل بخواهد سختگیری خود را بیشتر کند، میتواند از آنها برای شناسایی IPها استفاده کند. در واقع این موارد گفته شده در سطور فوق در نهایت نقش یک راهکار فعلی و به اصطلاح دم دستی را ایفا میکند.
گوگل پیش از این بارها و بارها کاربران و کسبوکارهای ایرانی را به طرق مختلف مورد تشدید تحریمهای خود قرار داده و برخی از این موارد بعد از گذر زمان به حالت قبلی بازگشتند و یا کسبوکارها راهی برای دور زدن آنها پیدا کردهاند. هرچند وزارت امور خارجه پیشتر گفته بود برخی از تحریمهای گوگل علیه کاربران ایرانی غیرقانونی است و پیگیر آنهاست اما به نظر نمیرسد اتفاق جدیدی در این رابطه رخ داده باشد. باید دید که سیاست آینده این شرکت دقیقا میخواهد در قبال کاربران ایرانی چگونه باشد.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: گوگل IPهای ایرانی کاربران ایرانی سرویس ها لو رفتن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۶۷۰۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مداحی که منبعش گوگل است به درد مداحی نمیخورد
زینب حسینی روش: فرهنگ مدح و مداحی یکی از عوامل مهم در ترویج اندیشه اسلامی شیعی و تثبیت آن در طول تاریخ ایران اسلامی به شمار میرود و در طول تاریخ مداحان و شاعران فراوانی با استفاده از اشعار، سیره و رفتار اهل بیت (ع) را با اسلوبهای هنری و قالبهای جذاب پایدار و تأثیرگذار توصیف و به مخاطبان انتقال دادند.
هیأت فرصتی برای پرورش انسان و انسانسازی است که اگر به این مقوله بها داده نشود و آموزشهای لازم صورت نگیرد، خسارتی را در پی خواهد داشت و چون مداحان و هیأتهای مذهبی با جمعیت قابلملاحظهای از افراد جامعه بهویژه جوانان و نوجوانان در ارتباط هستند میتوانند نقش مؤثری در تربیت آنان داشته باشند بنابراین اگر محتوایی که مداحان و هیأتهای مذهبی به مخاطبان خود میدهند، غنی نباشد ممکن است تربیت دینی جوانان بهویژه انگیزه حضور مردم در مجالس دینی با چالش روبهرو شود.
بر همین اساس با قاسم رضایی مداح اهل بیت (ع) گفتوگو کردیم که نگاهتان میشود:
*از نقطه شروع مداحی بفرمائید و اینکه چطور وارد این عرصه شدید؟ از محضر کدام اساتید در این زمینه بهره بردید؟
اجازه میخواهم با یک شعر شروع کنم؛
هر کس به نوحه خوانی او انتخاب شد / از انتصاب حضرت ختمی ماب شد
مداح شد ز روز ازل هر کسی گلش / مخلوط با غبار ره بوتراب شد
این انتصاب ما که بر او نوحه گر شویم / قبل از ولادت من و عالیجناب شد
بر هر زبان اجازه ذکرش نمیدهند / خفاش کی مدیحه گر آفتاب شد
زیر سوال گر برود ذاکر علی / باید برای فاطمه فکر جواب شد
رحمت به محتشم که به یک نوحه خوانی اش / مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد
فردا که پرسش از همه گردد چه داشتی / گوید حسین: نوحه سرایان حساب شد
در همین ابتدا بگویم که من حقیقتاً شرمنده اهل بیت هستم، از این جهت وقتی جایی میروم خجالت می کشم که بگویم مداحم و میگویم من استاد دانشگاه هستم. یک زمانی در جوانی بدون لکنت میگفتم من مداحم.
حتی زمانی که در سپاه منصب داشتم هر جا میرفتم میگفتم بگویید ذاکر امام حسین (ع) است اما الان دیگر رویش را ندارم و خود را شرمنده آل الله میدانم. من هم مانند همه شیعیان در دامن پرمهر مادرم حب اهل بیت را دریافت کردم. دایی من مرحوم مشهدی جمال قلی بیگی شاعر و نوحه سرا بود و درس خوانده مکتب خانه بود میگفت و مینوشت بعد همان را با صوت بسیار خوش میخواند. عمویم هم در سالهای قبل از انقلاب وقتی که با هیأت روستا به مشهد مشرف میشدند نوحه میخواند، آن زمان شاید چهل پنجاه تا ضبط صوت میگذاشتند و صدایش را ضبط میکردند. مردم میگفتند استاد سبزعلی وقتی نوحه میخواند دیگر احتیاجی به روضه نیست. ایضا مرحوم پدرم هم خوش صدا و مشوق خوبی برای ما بودند روستای ما روستای پرجمعیتی بود. یک معلمی داشتیم که اهل نیشابور بود، هیأت را ایشان در روستا بنا کرد، در این هیأت نهجالبلاغه و رساله امام را برای مردم میخواند البته به دلیل شرایط خفقانی که بود میگفت رساله آیت الله خویی یا فلان مرجع است.
یادم است که اولین نوحهام را شب ششم محرم برای حضرت قاسم (ع) خواندم، حتی شعرش هم یادم است؛
خواهرم از حرم گلاب و قرآن بیار که به میدان رود نوگل باغ بهار
قاسم بن الحسن پوشد از خون کفن من غریبم
این اولین باری بود که من خواندم، لرزیدم ولی خواندم از یک طرف عمو و از یک طرف دایی مشوق من بودند نوحه که تمام شد و ترس من هم از خواندن جلوی جمع تمام شد.
من فقط نوحه میخواندم، تا اینکه انقلاب شد. یکی از دوستان ما که در دفاع مقدس به شهادت رسید ایشان اهل دعا و نیایش، دعای کمیل و زیارت عاشورا بود.) شهید شکرالله غفوری (ما آن موقع اصلاً غیر از دعای توسل بقیه دعاها را نمیشناختیم، این شهید بزرگوار بود که دعا و زیارت خواندن را باب کرد. من هم کنار ایشان میخواندم، تا اینکه پایم به جبهه باز شد، مخصوصاً در پادگان آموزشی سپاه چون من خوش صوت بودم فرمانده پادگان هر جایی که من را میدید در برنامههای مختلف صبحگاه، شامگاه و غیره دعوت به خواندن میکرد. تا اینکه کم کم علاوه بر نوحه سایر جوانب مداحی را مانند دعا و مناجات را هم شروع کردم. البته شهید جمال قریشی که معاون فرهنگی پادگان بودند خیلی راهنمایی میکرد.
در عنفوان جوانی در روستایمان یک کتابخانه با چهار هزار عنوان کتاب راه انداختم، اما متأسفانه یک روز که از جبهه برگشتم دیدم یک عده کتابها را ورق ورق کرده و در بین میوههای چیده شده گذاشته بودند. خیلی ناراحت شدم و با گریه به خانه برگشتم و ماجرا را برای مادرم تعریف کردم. مردم هم که از ارزش این کتابها آگاه نبودند آنها را برای استفاده در باغ برداشته بودند، برگشتم و از باغها آن مقداری که سالم مانده بود را جمع کردم که چیزی حدود صد و پنجاه عنوان میشد.
علاوه بر خواندن کم کم مطالعهام هم زیاد شد و شروع به نوشتن هم کردم. برای شهید بهشتی یک مقاله نوشتم، در جبهه جایزه گرفتم راجع به نهجالبلاغه هم یک نوشته دارم. یادم هست که درباره نهجالبلاغه نوشته بودم: دری است از درهای بهشت، به عثمان بن حنیف دنیا شناسی میآموزد برای حسن بن علی (ع) فلسفه بلند هستی، را تبیین میکند طلحه و زبیر را به محاکمه میکشد، شیطنت معاویه را برملا میکند و ابوموسی اشعری را در پیشگاه وجدان به محاکمه میکشاند.
*شما کدام لشکر بودید؟
ابتدا کردستان و گردانهای جندالله و در سومین اعزام به لشکر ۷۲ رفتم، تقریباً پای ثابت دوکوهه و دعای کمیل و عزاداریها بودم. در آن دوران جواد علی گلی، رضا پوراحمد و حاج محسن هم بودند. خواندن برای یگانهای رزم و تشییع شهدا همیشه بود. بعد از جنگ من مسئولیت دایره قضائی و انضباطی نیروی زمینی سپاه را عهده دار شدم. در آن موقعیت هم باز پای ثابت حسینیه امام خمینی (ره) در پادگان شهید صفوی بودم، در شهادتها و ولادتها میخواندم. آقا عزیز همیشه میگفت یا رضایی بخواند یا آهنگران، مداح از بیرون نیاورید. ایشان به شدت با مداحان سلبریتی مخالف بود. آقا عزیز جعفری علاوه بر اینکه یک چهره نظامی هستند به شدت هم فرهنگی، دقیق و منظم هستند. تقریباً از این سالها بود که در وادی مجموعه مداحان افتادم. میتوانم بگویم از هفت هشت نفری که در این برهه با آنها آشنا شدم بهره زیادی بردم. دو جلد کتاب هم در این خصوص دارم. آبرومندان درگاه حسین (ع)، یازده پیرغلام که از دنیا رفتند. جلد دوم زندگینامه ۷۲ نفر از پیرغلامان از استانهای مختلف را نوشتم و بسیار برایم جذاب بود.
مرحوم آقای میرزاعلی آهی را از سال ۶۰ میشناختم، ایشان فرمانده کمیته استان سیستان بود خیلی نمیتوانستم ایشان را ببینیم گاهی در یادواره شهدا یا تشییع شهیدی میشد که میدیدم. از سال ۲۶ ارتباطم با ایشان مانند پدر و فرزندی شد. ایشان بنده را به نوشتن و تألیف کتاب ترغیب میکردند. تا آن زمان من زیاد نوشته بودم اما دنبال کتاب شدنش نبودم که ایشان دستور دادند، بعد از آن تا کنون ۴۰ عنوان کتاب تألیف کردم که حدود ۶۴ تایش چاپ شده و مابقی هم در حال چاپ است. از دیگر بزرگوارانی که من از آنها آموختم مرحوم نادعلی کربلایی است، فرزند ایشان شهید حسین کربلایی همرزم ما بودند، دو تا از فرزندانشان در جبهه شهید شدند. استاد دیگر حاج اسماعیل ولی خانی بودند که حقیقتاً نظیر نداشتند، ایشان هم پدر دو شهید بودند. نام و زندگینامه این دو مداح گرامی هم در کتابم آوردهام.
از زمانی که بسیج مداحان را تأسیس کردیم با افرادی ارتباط گرفتم که فوق العاده بودند، مانند مرحوم حاج محمود اکبرزاده در مشهد، هر وقت که برای مأموریت به مشهد میرفتم به نجاری ایشان سر میزدم، مینشستم و با ایشان صحبت میکردم و از ایشان اجازه میگرفتم که کارم را در خراسان شروع کنم. اگر بخواهم کلی بگویم همیشه سعی کردم از همه آدمها حتی از یک بچهای که میدیدم سرمشقی بگیرم. یادم هست در یک سفر کربلا یک آقای مداحی قرآن را به غلط خواند، یک پسربچه هشت ساله درگوشی به این آقا تذکر داد که شما اشتباه خواندید، ایشان هم عصبانی شد و فریاد زد گفت بچه برو بگو بزرگترت بیاد پسربچه گفت من نمیخواستم خودم را معرفی کنم من حافظ کل قرآن هستم، داستان آن روز پسربچه و مداح استاد من شد که اگر کاری را بلد نبودم ورود نکنم. این آموزه دین هم هست و اهل بیت به این مساله توصیه فرمودند که اگر کسی علم کاری را نداشت وارد آن کار نشود که این عین جهالت است. زندگینامه مرحوم علامه، حاج اکبر ناظم، آقا مصطفی هاشمی دانا، خالق فکری اردبیلی و بعضی عزیزان دیگر را نوشتم و سعی کردم از هر کدام بیاموزم.
*درباره آثار و تالیفاتتان در زمینه مداحی بفرمائید؟ از بین کتابهای خودتان کدام را مهمتر میدانید و علتش چیست؟
تالیفات بنده در سه حوزه متمرکز است؛ حوزه اول که تخصصم است حوزه حقوقی است. در حال حاضر چند تا از کتابهای حقوقی من در دانشگاه تدریس میشود که یکی از آنها را خیلی دوست دارم. کتاب «حق بر آموزش» مطالعه تطبیقی لوازم و مقتضیات بر آموزش در تمام دنیا کار شده است. این کتاب در خصوص حقوق عمومی نوشته شده و رستههای مختلفی دارد. جهاد دانشگاهی نام کتاب را به «حقی بر آموزش در اسناد بینالمللی و داخلی» تغییر داده است. از جمله بخشهای این کتاب میتوان به معلولین و آموزش، کودکان کار و آموزش، بازماندگان تحصیل و آموزش، زبان مادری و آموزش، ادبیات دینی و آموزش، جامعه شناسی، بومی سازی آموزش، لیبرالیسم و آموزش، سوسیالیسم و آموزش اشاره کرد.
حوزه دوم تالیفات بنده حوزه کتابهای تاریخی و فقهی است. کتاب «هدایت پنهان» تقریباً سه چهار بار چاپ شده است، این کتاب در خصوص نقش شبکه وکالت در پیام رسانی ائمه علیهم السلام به مردم است. از زمان حضرت جواد (ع) ارتباط مردم با اهل بیت خیلی بسته شد، اما حدود سی وکیل داشتند و از این طریق با مردم ارتباط میگرفتند.از جمله وکلای ائمه در این دوران علی بن یقطین، علی بن مهزیار، حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و نواب اربعه بودند. این کتاب هم کتاب خوبی است که در رسانه هم از آن رونمایی شد. علامه جوادی آملی کتاب را که دیدند بوسیدند و هم از اسم کتاب هم از موضوع کتاب تقدیر کردند.
سومین حوزه تالیفات من حوزه مدیحه سرایی اهل بیت (ع) و شهدا است. چند کتاب درباره شهدا نوشتم، از جمله کتاب «دایرهالمعارف نینوا» که درباره شهدای تیپ نینوا است. اما در حوزه مداحی سه تا از کتابهایم را خیلی دوست دارم. کتاب «چهره بی غبار عاشورا در مقتل» یک کتاب ۶۶۰ صفحهای است که آیت الله حسینی اراکی در مقدمه آن نوشتند این کتاب در اسلام بی نظیر است. این کتاب تدریس هم شده است. در این کتاب ۱۰ عنصر مقتل شناسی را بررسی کردم. فایل کامل این کتاب را به یکی از مراکز مهم فرهنگی فرستادم، یک ماه بعد یک نفر از آن مجموعه با من تماس گرفت و گفت کتاب شما را بررسی کردیم، بسیار عالی است اما در اولویت ما نیست. گفتم میدانم اولویت شما این است که سی شب ماه رمضان تو دعا بگذارید، اگر اولویت فکر و تفکر بود الان به اینجا نمیرسیدیم. روزی جامعه مداحی از مراجع تقلید اجازه نقل حدیث داشتند اما امروز بعضی مداحان در پوشش خود دچار مشکل هستند، بعضی همین حکم ساده تشبه به کفار نداشتن را رعایت نمیکنند لباسهای تنگ یا خارج از شأن یک مداح میپوشند و کار خود را هم درست میدانند. متأسفانه مرجع اطلاعات بسیاری از مداحان و حتی برخی از روحانیون سرچ گوگل شده است، حتی مقتل را هم از سرچ گوگل به دست میآوردند و همین عدم مطالعه باعث شده تا برخی اطلاعات غلط را به مخاطب خود انتقال دهند.
به هر صورت در این کتاب شانزده عنصر مقتل شناسی بررسی شده است. در جلد دوم آن از دلایل «ما رایت الا جمیلا» گفتم. آیت الله جوادی آملی بر این کتاب تقریض کردند. در این کتاب ۶۰۰ صفحهای چند عنصر مهم و اساسی از ۱۰ عنصر مقتل شناسی را تشریح کردم و همه مطالبی هم که بیان شده بر اساس مبانی دینی، فقهی، روایی و قرآنی بوده است.
کتاب دیگری که جلد سوم همین مجموعه است کتاب فنون مداحی و روضه خوانی است که در آن از فن فهرست کردن، فن گریز، فن روانشناسی زیبایی، اخفا و اظهار خواندن در روضه خوانی و غیره گفتم. این مجموعه سه جلدی شامل چند هزار صفحه است. متأسفانه متولیان بارها قول مساعدت دادند هنوز یک ریال هم کمک نکردند، مسئولی دیگر قول کاغذ دادند که آن هم محقق نشد، رئیس یک مجموعه شهرداری تهران کلی از کتاب تعریف کردند اما الان دو ماه است که جواب تلفن من را هم نمیدهند. اما دو خانم و دو تا خواهر شجاع آمدند پای کار و ویراستاری این کتاب را پذیرفتند. برای این کتاب پیش فروش هم گذاشتیم که چند نفر از مداحان نفر آمدند و هر کدام با یک میلیون تومان کتاب را پیش خرید کردند. دو کتاب دیگر هم در حوزه اهل بیت (ع) تألیف کردم. یکی از این کتابها خلاصه آن مجموعه سه جلدی و با عنوان «چه بخوانیم» است. برای این کتاب هم از یک طلبه خواستم تا منابعش را جمعآوری کند. کتاب برای راحتی کار مداحان و روحانیون در قطع کوچک و جیبی است.
متأسفانه ما در کشور مشکل عزم داریم، عزم جدی در خیلی از امور و حوزهها دیده نمیشود، به خصوص حوزههایی مانند اقتصاد، خودرو، فرهنگ و امثال آن با ضعف عزم مواجه هستند. در خصوص مداحی هم به نظرم شاید فقط بنیاد دعبل با همه گرفتاریهایی که دارد، باز هم کارش را درست انجام میدهد. اما بقیه تشکلها خیلی فعال نیستند و گویی فقط یک اسم دارند، ضربهای که تشکلهای مختلف به جامعه مداحی زدند، ضربه سختی است که راحت نمیتوان جبران کرد. از وقتی که این تشکلها ایجاد شد مجامع الذاکرین کمرنگ شد، برخی ازمجامع ۵ هزار جمعیت داشت، ماه رمضانها جا برای نشستن نبود، جلسات آقای اکبرزاده مشهد جا شاید نبود، البته خود آقای اکبرزاده هم کاریزما داشتن اما به هر نحو مجمع کارش را درست انجام میداد اما متأسفانه تشکلها حتی همان بسیج مداحان که من خودم راه انداختم، اخلال در کار ایجاد کرد.
من از روز اول هم با این کار مخالف بودم، معتقدم هیأت رزمندگان به تمام هیئات کشور لطمه زده است، از وقتی هیأت رزمندگان رو آمد هیأتهای شهرها و استانها به صورت نیمه تعطیل درآمدند، الان خود هیأت رزمندگان هم اینطور شده است. طوری که الان وقتی برنامهای میگیرند زیاد رسانهای نمیکنند، مراسم دعای ندبه شأن ازنظر کمّی تقلیل پیداکرده است، این را از آمار صبحانههایی که آماده میکنند، میگویم. در حالی که برخی جلسات هفتگی در هیأتها بیش از سیصد نفر حضور دارند، آنها نه رسانه دارند، نه امکانات خاص دیگری.
*اساسا تعریف شما از فن مداحی چیست و اصلیترین کارکرد فن مداحی را در چه چیزی میبینید؟
رهبر معظم انقلاب درباره مداح و مداحی فرمودند: «مادح خورشید مداح خود است»، در همین جمله کوتاه رازها نهفته است. مداح باید بداند که مدح خورشید میکند. امروز بزرگترین اشکال مداحان ما این است که مداح نیستند و مداحی را فقط برای مداحی انجام میدهند، مانند نمازی که کسی فقط برای رفع تکلیف انجام میدهد. واضح است که چنین نمازی انسان را به معراج نمیبرد. مداحی که صرفاً برای رفع تکلیف باشد نیز اثری نخواهد داشت، از آن بدتر زمانی است که مداح به قصد خودنمایی بخواند. گاهی هیأتها یا مداح اینقدر درگیر بنر و پوستر و تبلیغات میشوند که از اصل کار مداحی و برگزاری هیأت غفلت میکنند. گاهی هم این حجم از توجه به فرعیات و ظواهر برای پوشاندن ضعفهای اخلاقی و فنی است. در گذشته این همه طلاق در جامعه مداحی وجود نداشت اما امروز متأسفانه هست. همه اینها به این دلیل است که ما تعریف درستی از مداحی نداریم.
مداحی چیست؟ آیا صرف اینکه یک نفر برای دیگران بخواند، این مداحی است، اگر این باشد که خوانندهها هم همین کار را میکنند. مداحی چیزی فراتر از خواندن است، مداحی یعنی به درستی معرفی کردن مادح. امام رضا (ع) فرمودند: درباره ما چیزی از خود نگویید، بلکه همان را بگویید که ما راجع به خودمان گفتیم. داستان جالبی در این باره از امام صادق (ع) نقل شده است؛ شخصی بر امام صادق (ع) وارد شد دست روی سینه گذاشت و گفت السلام علیک یا شریف، شریف صفت و ویژگی خوبی است ظاهراً این فرد حرف بدی نزده بود امام صادق (ع) قبل از اینکه جواب سلام این شخص را بدهند فرمودند برادر کنیه تو چیست گفت ابوعبدالله امام فرمود سلام علیکم یا ابوعبدالله، گفتند ما را به کنیه خودمان بخوانید، از خودتان برای ما کنیه درست نکنید. این برخورد امام اهمیت مداحی و درست سخن گفتن درباره اهل بیت (ع) را میرساند، نمیشود هر حرفی را درباره این بزرگواران زد. فرمودند: «ان امرنا صعب مستصعب» امر ما سخت دشوار است. اما متأسفانه امروز برای خیلیها راحت شده و راحت به این قضیه نگاه میکنند. هر فردی با چند مستمع و یک بلندگو و یک شال گردن و خواندن خود را مداح میداند، اینها خوب است اما کافی نیست. مداحی اهل بیت (ع) امر خطیری است و کسی که پا در این عرصه میگذارد باید از جهات مختلف علمی، اخلاقی و عملی روی خود کار کند. مداحی که میآید در رسانه ملی میگوید مرا به لاک مشکی آن خانم پشت دسته عزایت ببخش، معلوم است که یا چیزی از احکام دین نمیداند یا میداند و اهمیت آن را متوجه نشده است. کسی که لاک میزند جدای از آنکه خود را در پیش نامحرم تزئین کرده که حرام است نماز و طهارتش هم به مشکل برمی خورد، وقتی یک مداح چنین حرفی میزند به طور ضمنی این عمل غلط را تأیید کرده است.
به قول شاعر:
دلم قربانی آن سر که با خنجر کند بازی / به روی نیزه دست افشان، رود تا سر کند بازی
مرا روزی خور خوان خسان کردند و میترسم / در این بازار، زر با حرمت بوذر کند بازی
چو واعظ پایبند صحبت خود نیست، جادارد / که حرمت بشکند، محراب با منبر کند، بازی
خدا فرمود: با جبرائیل دنیا جای بازی نیست / که با انگشتری، یک لحظه پیغمبر کند بازی
مرا در دل به گاه مرگ این یک آرزو باقی است / که ابراهیم دل با آتش محشر کند بازی
خلاصه بگویم، فن مداحی این است که مداح از همه علوم بداند، عربی بلد باشد، چرا که همه کتابهای ما یا ترجمه عربی شده یا از عربی ترجمه شده است. مداح باید بتواند از این کتابها استفاده کند. الان متأسفانه اگر کتاب نفس المهموم را جلوی بسیاری از مداحان بگذارید نمیتوانند بدون غلط از رویش بخوانند. یا کتاب «قَمْقامِ زَخّار وَ صَمْصامِ بَتّار» فرهاد میرزا معتمد الدوله، این کتاب هم کتاب باارزشی است، اما چند نفر با آن آشنا هستند یا میتوانند از رو بخوانند. متأسفانه مداحان ما با کتابهای مرجع آشنایی ندارند. من جایی برای آزمون و تست رفته بودم، به یک نفر گفتم چه کتاب مقتلی خوندی گفت جلد یک و دوی گلچین احمدی، گفتم آن کتاب ده جلد است باید همه اش را میخواندی اما این مقتل نیست. پرسیدم دیگر چه خواندی گفت لهوف گفتم معنی لهوف را میدانی گفت احتمالاً جمع لحاف است، یعنی این بنده خدا اصلاً کتاب را نمیشناسد و فقط یک چیزی شنیده است.
وقتی یک نفر حتی معنی نام کتاب را نمیداند، چطور میخواهد از این کتاب برای مردم نقل کند. به همین دلیل است که میگویم مداح باید با علوم مختلفی که با مداحی در ارتباط است مانند عربی، علم رجال، صرف و نحو و غیره تا حدودی آشنایی داشته باشد. باید با راویان صحیح حدیث و جاعلان حدیث آشنایی داشته باشد تا دچار اشتباه نشود، ما حتی در برخی از کتب حدیثی، احادیث جعلی داریم، مداح باید حواسش به این مسائل باشد، هر حرفی را نقل نکند هر مطلبی که از هر کتابی خواند بلافاصله برای مردم بازگو نکند، کتب مرجع را بشناسد، احادیث و روایات معتبر را بشناسد و از آنها استفاده کند. مداحی که با کتاب و مطالعه سروکار ندارد و محل رجوعش سرچ گوگل است به درد مداحی نمیخورد. توانمندی در این بخش از فنون مداحی شاید از هر بخش دیگری مهمتر و واجب تر است، اگر مداح به لحاظ موسیقی و فن خواندن چندان هم حرفهای نباشد قابل تحمل است اما اینکه حرف بی سند و مدرک بزند و اطلاعات غلط به مردم بدهد با هیچ چیز قابل جبران نیست. البته فنون خواندن و زیبا خواندن هم در جای خود مهم است. ما یک مجموعه آموزشی با عنوان الحان الذاکرین تهیه کردیم که شامل هزار صفحه کتاب و ۷۲۷ ساعت نغمات با ذکر نام دستگاه، آواز یا گوشه مناسب میباشد.
ده هزار نسخه از این مجموعه در سال ۷۰ به فروش رفت. در گذشته اینقدر جلسات مداحی زیاد نبود، شاید در یک روستا یا شهر سالی ده یا بیست روز مجلس مناسبتی محرم یا ماه رمضان بود و تمام میشد. اما الان به هر مناسبتی مجالس برگزار میشود، این شرایط جدید میطلبد که علم و آمادگی مداح هم صد برابر قبل شود. البته بعضی از مناسبتهایی که جدیداً باب شده هم جای تردید دارد و مداحان باید حواسشان به این مناسبت سازی ها باشد. آیا اینها را امام صادق (ع) گفته امام باقر (ع) گفته، خب اینها بدعت است. مداح باید حواسش به این موضوعات باشد و درگیر بدعتها و رسم و رسوم من درآوردی نشود. باید مداحان و علمای تراز گذشته را الگوی خود قرار بدهیم، آنها چطور رفتار کردند ما هم راه آنها را برویم، نقل است به مرحوم قاضی نور الله شوشتری ایراد گرفتند، سه سال منبرش را تعطیل کرد رفت تحقیق و مطالعه کرد حتی به هند رفت و در یک کتابخانه در هند منبع حرفی را که راجع به امام حسن عسکری (ع) زده بود پیدا کرد، برگشت و به مردم گفت این سند حرفی است که من درباره امام زدم، این شیوه و رفتار اهمیت مساله را میرساند، ضمناً سختی کار را هم میرساند. مداح باید وقتی حرفی میزند معتبر باشد، باید طوری حرف بزند که مردم بتوانند روی حرفش حساب کنند و بدانند که حرف بیخود و بی سند نمیزند.
منبع: خبرگزاری مهر